به گزارش مشرق، همواره این سئوال درذهن مردم وجود دارد، چرا حضانت فرزندان پس از طلاق به پدر واگذار مى شود؟ نوشته ذیل به این سئوال پاسخ می دهد.
خداوند مسئوليت تأمين نيازهاى مادى فرزند را بر عهده پدر قرار داده است؛ حتى زمانى كه حضانت آن بر عهده مادر است.[1] آيه 233 سوره بقره بر اين مطلب دلالت مى كند كه حضانت مادر بر فرزند، يك «حق» است[2]؛ در حالى كه تأمين مخارج از جانب پدر، يك تكليف است؛[3] يعنى مادر هر وقت بخواهد، مى تواند از اين حق بگذرد و آن را به پدر بدهد؛ اما پدر هيچ گاه نمى تواند از زير بار اين مسئوليت شانه خالى كند.
با توجه به اين احكام، نيازهاى عاطفى و طبيعى فرزند برحسب اينكه او پسر باشد يا دختر، در نظر گرفته شده و حضانت او تا سن مشخصى به مادر سپرده شده است[4] كه البته اين مسئله، مورد بحث ما نيست. بحث ما درباره حقّ بودن حضانت مادر است كه چرا در زمره حقوق شمرده شده و چرا محدود است؟
يكى از حكمت هاى حق بودن حضانت مادر و محدوديت آن، اين است كه زن آزادى بيشترى داشته باشد تا در صورت تمايل، بتواند زندگى مجددى را شروع كند و از سوى ديگر، مجبور به تأمين هزينه نگهدارى فرزندان نباشد. اگر حضانت فرزندان تكليف او باشد؛ چه بسا شرايط به گونه اى شود كه او هرگز نتواند ازدواج مجدد كند؛ چرا كه بسيارى از مردان به دليل مشكلات اقتصادى و تربيتى، حاضر نيستند فرزند ديگران را بپذيرند.
از سويى، اين خلاف عدالت است كه مسئوليت تأمين مالى را بر دوش پدر بگذارند؛ امّا نقشى در تربيت فرزند به او ندهند؛ مگر آنجا كه او صلاحيت حضانت را نداشته باشد كه اين مسئله به مصلحت تربيت فرزند برمى گردد و حكم استثنا را دارد.
مطلب ديگر آنكه اغلب زنان پس از طلاق، خانواده جديدى تشكيل مى دهند و اشاره شد كه شرايط براى ازدواج چنين زنانى سخت مى شود. همه اينها در جايى است كه ما بخواهيم مسئوليت را بر دوش كسى بگذاريم و مسئول را مشخص كنيم
تا فرزند، بدون تكليف نماند؛ امّا در صورتى كه پدر و مادر توافق كنند فرزند به طور نامحدود تحت سرپرستى مادر باشد، تصميم آن دو تعيين كننده است و به منزله قانون قابل اجرا تلقى مى گردد؛ امّا اين تصميم، مسئوليت پدر را سلب نمى كند؛ زيرا در اين شرايط نيز اگر زن به هر دليلى نخواهد به حضانت فرزند ادامه دهد، تكليف متوجه پدر خواهد بود.
همه اين مسائل شايد حكمت ديگرى هم داشته باشد و آن اين كه چون حق طلاق با مردان است، خداوند مى خواهد آنها از ابتدا مسئولانه با اين مسئله برخورد كنند تا به راحتى زن را طلاق ندهند و بدانند كه مسئوليت فرزند به هر حال متوجه آنها است.[5]
پینوشت ها:
1- بنا بر نظر مشهور فقها، حضانت پسر تا دو سالگى و حضانت دختر تا هفت سالگى با مادر است.
2- الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 2، ص 361.
3- تفسير نمونه، ج 2، ص 186.
4- ر.ك: تحريرالوسيله، ج 2، ص 313؛ انوار درخشان، ج 2، ص 240؛ الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 2، ص 361.
5- الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 2، ص 361.
منبع: حوزه
خداوند مسئوليت تأمين نيازهاى مادى فرزند را بر عهده پدر قرار داده است؛ حتى زمانى كه حضانت آن بر عهده مادر است.[1] آيه 233 سوره بقره بر اين مطلب دلالت مى كند كه حضانت مادر بر فرزند، يك «حق» است[2]؛ در حالى كه تأمين مخارج از جانب پدر، يك تكليف است؛[3] يعنى مادر هر وقت بخواهد، مى تواند از اين حق بگذرد و آن را به پدر بدهد؛ اما پدر هيچ گاه نمى تواند از زير بار اين مسئوليت شانه خالى كند.
با توجه به اين احكام، نيازهاى عاطفى و طبيعى فرزند برحسب اينكه او پسر باشد يا دختر، در نظر گرفته شده و حضانت او تا سن مشخصى به مادر سپرده شده است[4] كه البته اين مسئله، مورد بحث ما نيست. بحث ما درباره حقّ بودن حضانت مادر است كه چرا در زمره حقوق شمرده شده و چرا محدود است؟
يكى از حكمت هاى حق بودن حضانت مادر و محدوديت آن، اين است كه زن آزادى بيشترى داشته باشد تا در صورت تمايل، بتواند زندگى مجددى را شروع كند و از سوى ديگر، مجبور به تأمين هزينه نگهدارى فرزندان نباشد. اگر حضانت فرزندان تكليف او باشد؛ چه بسا شرايط به گونه اى شود كه او هرگز نتواند ازدواج مجدد كند؛ چرا كه بسيارى از مردان به دليل مشكلات اقتصادى و تربيتى، حاضر نيستند فرزند ديگران را بپذيرند.
از سويى، اين خلاف عدالت است كه مسئوليت تأمين مالى را بر دوش پدر بگذارند؛ امّا نقشى در تربيت فرزند به او ندهند؛ مگر آنجا كه او صلاحيت حضانت را نداشته باشد كه اين مسئله به مصلحت تربيت فرزند برمى گردد و حكم استثنا را دارد.
مطلب ديگر آنكه اغلب زنان پس از طلاق، خانواده جديدى تشكيل مى دهند و اشاره شد كه شرايط براى ازدواج چنين زنانى سخت مى شود. همه اينها در جايى است كه ما بخواهيم مسئوليت را بر دوش كسى بگذاريم و مسئول را مشخص كنيم
تا فرزند، بدون تكليف نماند؛ امّا در صورتى كه پدر و مادر توافق كنند فرزند به طور نامحدود تحت سرپرستى مادر باشد، تصميم آن دو تعيين كننده است و به منزله قانون قابل اجرا تلقى مى گردد؛ امّا اين تصميم، مسئوليت پدر را سلب نمى كند؛ زيرا در اين شرايط نيز اگر زن به هر دليلى نخواهد به حضانت فرزند ادامه دهد، تكليف متوجه پدر خواهد بود.
همه اين مسائل شايد حكمت ديگرى هم داشته باشد و آن اين كه چون حق طلاق با مردان است، خداوند مى خواهد آنها از ابتدا مسئولانه با اين مسئله برخورد كنند تا به راحتى زن را طلاق ندهند و بدانند كه مسئوليت فرزند به هر حال متوجه آنها است.[5]
پینوشت ها:
1- بنا بر نظر مشهور فقها، حضانت پسر تا دو سالگى و حضانت دختر تا هفت سالگى با مادر است.
2- الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 2، ص 361.
3- تفسير نمونه، ج 2، ص 186.
4- ر.ك: تحريرالوسيله، ج 2، ص 313؛ انوار درخشان، ج 2، ص 240؛ الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 2، ص 361.
5- الميزان، ترجمه موسوى همدانى، ج 2، ص 361.
منبع: حوزه